۱۳۹۳ خرداد ۲۵, یکشنبه

روابط دوجانبه میان ایران و آمریکا




عادی سازی روابط ایران با ایالات متحده آمریکا، حتی اگر در پی یک سناریوی ساختگی صورت پذیرد، امری ست مثبت، که به تعویق انداختن آن هیچ مگر ادامه ی خودزنی و استمرار نابسامانی هایی که ملت ما تاکنون تحمل کرده است نخواهد داشت؛...حتی اگر مخالف میل مخالفین حکومت، مغایر با خواست منتقدان دولت و متفاوت با سلیقه ی سیاسی شما و من باشد.
به سخره گرفتن عظمت و اقتدار ملّی و «ژاندارم خلیج» عنوان دادن سیادت ایرانیان بر سرزمین و راه آبهای بازرگانی ایرانی و بین المللی، خطای فکری و استراتژیک زیانباری بود، که جریمه آن بر گردن نسل های متعدد ایرانی افتاد و زندگی آیندگان را نیز بدون تردید متاثر خواهد نمود.
آمریکا ستیزی و شعار گوشخراش "مرگ بر آمریکا..." جز باد فتق نصیب چپ گرایان و ایادی حکومت اسلامی در خلال این چهار دهه نکرده است.
بخشی از شهروندان ایرانی در دهه پنجاه خورشیدی، مغبون توطئه های ضد ایرانی و ضد آمریکائی شدند. آنها با مخالفت های نشات گرفته از نظریه های شبه سوسیالیستی روسی و چینی که حتی به اسلام گرایان نیز سرایت کرده بود، بدنبال سرابی رفتند که جز خون جگر عاید ملّت ایران نکرد؛ مخالفت های آنها با رژیم حاکم منجر به روی کارآمدن حکومتی ارتجاعی، مستبد و سرکوبگر گردید؛ بخشی از آنها در اولین فرصت از مخلوق دست پرورده خود گریخته و به آغوش امن آمریکا و اقمار آن پناه بردند؛ ملّت ستمدیده ایران امّا بجا ماند و هنوز در چنگ الیگارشی فاسد اسیر است؛ هنوز جریمه کوردلی کسانی را می پردازد، که هنرشان در خلق دشمنان پرشمار برای او و انزوای کامل ایران از خانواده جهانی خلاصه می شود.
دغل کاران هیچگاه مایل به بهبود مناسبات ایران و آمریکا نبوده اند؛ زیرا رابطه حسنه با آمریکا را انکار علت وجودی خود و پذیرفتن آنرا تن دادن به روابط ممنوعه ای می دانند، که به جرم آن شاه فقید را مجبور به ترک کشور خویش کردند.
آنها تصور نمی کردند، مردم ایران در آینده ای نچندان دور به صرافت خواهند افتاد، که امنیت و اقتدار ملّی، منطقه ای و بین المللی ملّت ایران پیش از نزول این فاجعه، همچنین خودآگاهی، حس عزت و غرور ملّی ایرانیان ثمره تلاش چه کسانی و حمایت بین المللی چه کشوری بوده است.
آنها حتی همین امروز مانند گذشته برای حفظ ظاهر، حقایق را کتمان می کنند و با موذی گری آدرس گمراه کننده به ملت مظلوم میدهند.
سران جاه طلب حکومت واپسگرا تاکنون هزینه سنگینی بر ملّت خوشباور تحمیل کرده اند و حال که پس از آنهمه کوردلی راهی جز رعایت ضوابط و مناسبات بین المللی ندارند، ناچار به پذیرفتن واقعیت ها شده اند.
کف خواست های من ایرانی، گردش آزاد اطلاعات و روابط سیاسی شفاف و تعاملات قانونمند است؛ حال هر مقامی با هر دولت بیگانه ای تعاملی میکند، تا زمانی که قدرت در دست او ست مختار است.
سخن بر سر منافع و مصالح ملتی است، که از خانواده ی جهانی دور نگاهداشته شده و عقب میماند؛ کشوری که ریشه های اقتصادی صنعتی اش در حال خشک شدن است و تحریم های سهمگین کنونی یادآور عراق در آستانه جنگ هستند. تحریم هایی که موجودیت کشور را به مخاطره افکنده اند و نخستین قربانیان آن اقشار تهیدست و بی دفاع جامعه هستند.
بنابر آنچه گفته شد، معتقد ست، عادی سازی روابط ایران با ایالات متحده آمریکا، حتی اگر در پی یک سناریوی ساختگی صورت پذیرد، امری ست مثبت، که به تعویق انداختن آن هیچ مگر ادامه ی خودزنی و ادامه نابسامانی هایی که ملّت ایران در طی این چهار دهه متحمل شده است نخواهد داشت...حتی اگر مخالف میل مخالفین حکومت و مغایر با خواست منتقدان دولت و متفاوت با سلیقه ی سیاسی شما و من باشد.
آنها که بیمی از روابط شفاف سیاسی دولت وقت و تعامل آن با جهانیان دارند، لابد مشکل دیگری دارند. لیکن امور مملکتی را نمیتوان به تعطیلی کشاند، تا بلکه روزی کسانی قادر به تغییر و تحول در ساختار حکومتی یا سرنگونی آن شوند.
کسی صلاحیت قبول چنین مسئولیتی در قبال نسل های حاضر و آینده ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر