۱۳۹۳ خرداد ۳۰, جمعه

داعش؟ اخوان المسلمین؟ یا نواده های هیتلر؟

 ماموریت آدمکشان حرفه ای اخوان المسلمین در عراق موقتا رو به اختتام میرود. ظاهرا دستور عقب نشینی به آنها داده شد و صحنه آرائی بیرون راندن آنها از مواضع تسخیر شده، به کشتار عده ای بیگناه و گردان های بی اهمیت و از همه جا بیخبر آنها خواهد انجامید.
 در حال حاضر نمیتوان به ضرس قاطع گفت، که این جنگ نیابتی خونین چه چیز عاید معرکه گردانان جهانی و منطقه ای نموده و این آدمکشان حرفه ای، که هماکنون با تجربه ی نظامی بیش از پیشی مسلح شده اند، پس از ویران کردن و غارت لیبی، ویرانکردن سوریه و بی حیثیت کردن دولت بی درایت عراق چه هدفی پیش رو دارند و به کجا گسیل خواهند شد. لیکن میتوان به یقین اذعان داشت که خزیدن انها به پناهگاه موسوم به «زیرزمین» قدرت مخوف آنها را افزایش خواهد بخشید.
 این فرانکشتاین دستپرورده ی فاشیسم هیتلری*، پتانسیلی مخرب و تهدیدی برای منطقه است، که مضمحل نخواهد شد؛ تا ماموریت بعدی منتظرالخدمه خواهد ماند و به تجدید قوا خواهد پرداخت.
 یورش مجاهدین اسلامی به خاک عراق یکبار دیگر تصاویر خمینی، خلخالی، اعدام های مدرسه رفاه، جوخه های اعدام های صحرائی کمیته و سپاه خودفروخته ی آدمکش، وحشیگری کفن پوشان بیوطن، تهاجم های خیابانی گروه های فشار، چهره ی مزدوران جانی کوی دانشگاه، جنایات شنیع کهریزک و قتل و ترور و اعدام های روزمره در ایران را پیش روی ما نهاد.
 یورش مجاهدین فی السبیل الله به عراق و فتوحات آنها برای آن دسته از ایرانیان، که ادراک تاریخی بخش لایتجزائی از اندیشه سیاسی اجتماعی آنهاست نیز، مرور پرده ای خونین از تجاوز موسوم به قادسیه بود.
 همزمان با پیشروی اخوان المسلمین در خاک عراق ما شاهد تلاش شبانه روزی همتایان معلوم الحال آنها در فضای رسانه ای بودیم. آنهائی که با آشکارکردن قرابت خود با سایر مزدوران بین المللی، آمادگی خود را برای ایجاد درگیری و گسترش جنگ خونین اسلامگرایان وابسته به اجنبی به ایران سر و دست میشکنند و جاده سازی میکنند. آنها بصراحت نشان میدهند، برای رسیدن به حکومت، از لیبیائی کردن و سوریائی کردن ایران ابائی نخواهند داشت.
  ما ایرانیان دو راه بیش نداریم: یا در نهایت آرامش یکبار برای همیشه قید و شرط های کودکانه ی نظری را کنار گذاشته، متحد شده و جامعه را بسوی مبارزه جهت دستیافتن به حاکمیت ملی و جامعه ی مدرن فارغ از دین سیاسی هدایت میکنیم و یا آنکه در همین بن بست کنونی، با ارتجاع دینی بسر میبریم تا بمیریم. کار مخالفان حکومت تحمیلی با این تشتت بجائی نخواهد رسید. با این وضع، آنها در هیچیک از تحولات منطقه ای و کم وکیف آنها جدی گرفته نشده و برسمیت شناخته نخواهند شد. خنثی بودن جریانات بی رمق سیاسی در معادلات و تصمیمگیری های سیاسی از یکسوو خطری که از سوی اسلامگرایان اجنبی احساس میشود راه تفکر بر ایرانیان بسته و تحمل شرایط را دشوارتر نموده است؛ پس بنابرین جای تعجب نیست، که بخشی از ما، بمنظور حراست از کیان کشور و به امید بهبودی اوضاع بین المللی، که امیدوار هستیم اندکی بسود ملت ایران تمام شود، دست تکدی به سوی دولت روحانی و ایالات متحده دراز نکرده و آنها را دعوت به مصالحه نکنیم. روابطی که برقراری آن میتوانست به تامین خواستهای منطقی و حداقلی اپوزیسیون منوط گردد.  

* تاریخچه بنیانگذاری اخوان المسلمین و رایش سوم؛ جالب ست نظری به مرکز اطلاعاتی  بین المللی اخوان المسلمین بیاندازید که همامروز در کجا واقع شده است:)
 دعوت میکنم به تازه ترین گفته ی یکی از مقامات عالیرتبه اطلاعاتی امنیتی سابقه دار المان فدرال که هماکنون سمت وزیر امور خارجه را داراست توجه فرمایند: Der deutsche Außenminister billigte der Türkei eine potentiell wichtige Rolle bei der Bewältigung der Krise zu und sprach von der Wichtigkeit "vertraulicher" Initiativen aus Ankara.
 - دوست عزیزی در یادداشت کوتاهی انتقاد کرده و مرا به خیالبلفی های بی اساس متهم نموده و اینکه شیوه ای غیر دیپلوماتیک در نقل مسائل دارم؛ نعجب نمیکنم؛ هر کس به اندازه شناخت و تجربه از مطالب برداشت متفاوتی دارد. توجه ایشان را نیز به اشاره درج شده در بالا جلب میکنم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر