۱۳۹۳ خرداد ۱۳, سه‌شنبه

«شورای ملی ایران»: پیشدرامدی بر «دولت تبعید»؟


   توطئه های پیاپی کارگر نشدند و «شورای ملی ایران» با پشت سر نهادن بیماریهای کودکی، به سلامت وارد فاز تازه ای از فعالیتهای ملی میهنی خود شده است. برگذاری همایش اخیر اعتمادبنفس بی سابقه موسسان و مسئولین شورای ملی ایران را بنمایش گذارد. ازسوی دیگر تکرارمکررات مخالفان چنین تشکلی ره بجائی نبرد. میتوان ملاحظه نمود، که برخلاف دعاوی بدخواهان،  شورای ملی ایران از مردمی واپسگرا و پایبند به نظام سیاسی ویژه متشکل نشده است؛ غالبا به این باور عام رسیده اند، که اختلاف سلیقه بر سر نوع حکومت برای اینده کشور، مسئله یا وظیفه ی امروز انها نیست و این مردم صاحب صلاحیت ایران هستند که برای اینده خود تصمیم می گیرند و نه گرایشات سیاسی متنوع هریک بزعم خویش.
 از انجا که امروزه هیچ ایرانی خارج از دایره پوسیده حکومتی طرفی از انحطاط توسعه یافته نمیبرد، زمان ان فرارسیده که اختلافات بازدارنده کنار گذاشته شوند و همگی در غم امروز و فردای ملت ستمدیده مان باشیم. وظیفه وجدانی هر ایرانی شرافتمند ست که پا روی حق ننهد و راه رهائی نسلهای حاضر ازین ذلت تاریخی دیرپای را دشوارتر ننماید. انتقادی اگر هست، مسئولانه و سازنده مطرح شود.
 هیچ ایرانی ازاده، سودی از ادامه ی یک حکومت به بن بست رسیده ی منفعل در مقابل بیگانگان، که نماد قدرت حکومتی اش در گروگانگیری و اعدام ناجوانمردانه ی فرزندان رشید  این سرزمین خلاصه شده، نخواهد برد. زمان انتخاب برای عناصر مردد فرارسیده است. 
 و اما اندکی در باب افق دولت تبعید:    
 دولت در تبعید، دولت موقت ویژه ای ست، که بمنظورازادساختن سرزمینی تحت کنترل قوای بیگانه و یا حکومت محلی غاصب، غیرمنتخب، یاغی، قانون گریز و یا بزبان عام نامشروع قرارگرفته، در شرایط حاد تشکیل میشود و وظیفه ان سازماندهی و رهبری مبارزه ازادیبخش مردم به طرق گوناگون می باشد.
 بدیهی ست از انجا که ملت دربند استبداد، امکان انتخاب کردن دولت مطلوب خویش را ندارد و قادر به تعیین سرنوشت سیاسی خود، از طریق برگذاری انتخابات دموکراتیک نیست، نمیتوان دولت تبعید را با معیارهای دموکراتیک مشروعیت قانونی بخشید. بهر تدبیر چنین دولتی از پتانسیلی برخوردار است که در صورت جلب حمایتهای مردمی و عملکرد خردمندانه، به مردم سرزمین خود امید رهائی و دورنمای مثبتی بخشد و ایشان را جلب مشارکت فعال اجتماعی نماید؛ نظر جامعه جهانی و ملل جهان و دول متبوعه انان را بیش از پیش جلب نموده و اهرم های موجود را در راه استقرار حاکمیت مردم بر مردم بکاربندد. از انجا که بر اساس میثاق های جهانی، یک ملت میبایستی از حق سیادت بر سرنوشت خویش از طریق انتخاباتی ازاد برخوردار باشد، ملت ایران مستثنا نیست و دولت تبعید میتواند حداقل به طرح و اعلان خواست دموکراتیک انتخابات ازاد بمنظور احراز حق حاکمیت ملی اقدام و پافشاری کند! بیتفاوت از اینکه چند دولت در جهان انرا برسمیت شناخته باشند! پاینده ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر