۱۳۹۱ مرداد ۵, پنجشنبه

صلح و ثبات در سوریه پس از اسد هم بعید بنظر میرسد


تاسیس یک حکومت نوظهور واقعه ای توام با کشتار و خونریزی است. در پس هیاهوی " استقلال " که به عنوان مثال به پیدایش ملت هایی نظیر کوسوو و سودان جنوبی می انجامد- جنگ داخلی و خشونتهای خونین مذهبی و عشیره ای نهفته است. اکنون سوریه درلبه چنین پرتگاهی قرار گرفته است. هرچه این کشمکش طولانی تر شود- احتمال تجزیه بخشی از سوریه و تشکیل حکومتی علوی افزایش می یابد. ریزش نیروهای دولت مرکزی پیش درآمد فاجعه ای است که در شرف تکوین است : جنگی داخلی که نقشه جغرافیای خاورمیانه را دگرگون خواهد ساخت. ناتوانی قوای نظامی بشار اسد در حفظ مناطق سنی نشین و وقوع قتل عام های اخیر حکایت از تکه تکه  شدن سوریه دارند. مناطق ترمسه - راستان و هولا  که  شاهد کشتار های اخیر هستند- همگی همجوار مناطق علویان هستند. این نوار که از سوریه عبور کرده و تا درون خاک ترکیه ادامه دارد محل سکونت علوی ها و عربهای مسیحی است. برای درک بهتر منطق حاکم بر جو خشونت کنونی لازم است که نگاهی گذرا به تاریخچه  این معضل که ریشه ای تاریخی دارد و رویدادهای مربوط به تجزیه طلبان علوی افکند: متعاقب جنگ اول جهانی فرانسویان سوریه را میان عشایر و فرقه های مذهبی تقسیم کردند. از انجمله استقرار حکومت علویان در حاشیه دریای مدیترانه بود که محل سکونت علویان بوده و دیوان اداری  ان سالها جدا و مستقل از سوریه عمل میکرد. در قیام های مابین سالهای 1927 – 1925 تنها بخش کوچکی از علویان مشارکت داشتند. بسیاری از انها به خدمت ارتش فرانسه در امده و در نیروهای ویژه فرانسوی خدمت میکردند. پس از انکه فرانسه در سال 1936 با ناسیونالسیت های عرب به توافق رسید- حکومت علوی ملغی و انها   به دولت مرکزی پیوستند. با این وجود بی اعتمادی خود نسبت به اکثریت سنی مذهب را حفظ و وارد دستگاه نظامی امنیتی سوریه شدند. اقتدار علویان در سوریه در سال 1963 اندکی پس از استقلال سوریه و در کودتایی به سرکردگی حافظ الاسد تثبیت شد. 
  نگاهی به مناطق مورد هجوم قوای ارتش سوریه و کشتار های اخیراز ان حکایت دارد که امروزه  رژیم کنونی و متحدان ان با کشتارهائی که با رعایت دقیق فواصل- در مناطق مجاور روستاها و شهرک های علوی نشین انجام میدهند در صدد پیاده کردن " نقشه ب " هستند.  ارتش آزاد سوریه با وجود ناهماهنگی های موجود در حال گسترش و تبدیل شدن به تهدیدی جدی علیه رژیم اسد میباشد. ولی موقعیت زمانی و جغرافیائی به سود ریاست جمهوری عمل میکنند. حتی اگر دمشق سقوط کند او به پایان کار خود نرسیده است. مادامی که چین و روسیه  قطعنامه های شورای امنیت را عاطل گذارند وی اطمینان خاطر دارد که غرب به حمله ای همه جانبه دست نخواهد زد. داشتن سلاح های کشتار جمعی شیمیائی و بیولوژیک نیز- حمله ای از جانب اسرائیل را منتفی میکند. تاسیس حکومت علوی اما به دلایل گوناگونی یک فاجعه برای منطقه خواهد بود: 1- حکومتی یاغی و مسلح وابسته به جمهوری اسلامی ایران مستقرخواهد شد. 2- ممکن است که در نواحی مجاور حکومتهای محلی غیر رسمی ( مانند آبخازی و اوستین جنوبی در روسیه ) شکل گیرند که ماوای تروریست ها و تبهکاران شود. 3- حکومت علوی میتواند همانند بازوئی عملیاتی در شمال لبنان و در خاک ترکیه عمل کند. منطقه ای که نیم میلیون عرب علوی و بیست میلیون علوی ترک سکنا دارند. 4- در اثر اضمحلال سوریه – اینبار اسرائیل با دو دولت متخاصم روبرو خواهد شد- که احتمالا به سلاحهای شیمیائی و بیولوژیک مسلح و موشکهای انها قادر به هدف گیری تل اویو خواهند بود. 5- یک حکومت علوی میتواند سرمشقی خطرناک برای سایر تجزیه طلبان دیگر مانند کردها باشد.
 علاوه برهمه  تشنج های خونین میان شیعیان و سنی های عراق نیز افزایش یابند. جامعه جهانی موظف است تهدیدهائی که ازهم پاشیدگی سوریه بهمراه دارد را جدی گیرد. هرگونه دخالتی اعم از دیپلماتیک یا نظامی میتواند به از هم پاشیدگی سوریه و تشکیل حکومتی علوی بیانجامد. http://www.ftd.de/politik/international/:syrien-auch-nach-assads-fall-waere-der-friede-in-weiter-ferne/70067846.html 

۱۳۹۱ تیر ۲۵, یکشنبه

کرکس جنگ

 در سالها و به ویژه ماههای گذشته گزارشات گوناگونی در رسانه ها منتشر میشوند که از خطر حمله نظامی ایالات متحده امریکا و اسرائیل به تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی ایران حکایت میکنند. فاصله میان انتشار اینگونه هشدارها هر روز کمتر از روز پیش میشود. محافل دیپلماتیک  از جمله مقامات بلند پایه  وزارت امور خارجه روسیه وقوع جنگ را  تا پایان سال جاری میلادی پیشبینی کرده اند. هر از چند گاه مقامات کاخ سفید از جمله پرزیدنت اوباما بمنظور جلوگیری از روند افزایش قیمت نفت و التهاب بازار انرژی  ناچار به خنثی کردن شایعات مربوط به حمله نظامی میپردازند. باوجود این هر بار با صراحت  تاکید میکنند که اگر چه سناریوی حمله ای در دستور کار نیست و دولت ایالات متحده در صدد یافتن راه حلی دیپلماتیک برای حل مناقشه است ولیکن اگر لازم بداند از هیچ اقدامی فرو گزار نخواهد کرد. اخیرا روزنامه نیویورک تایمز فاش کرد که دستور چندین حمله سایبری به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی توسط اوباما صادر شده است. این حملات که اخرین ان منجر به از کار افتادن تعداد یکهزار واحد از پنج هزار دستگاه سانتریفیوژ در نیروگاه غنی سازی نطنز گردید بیش از انکه نابود کننده باشند  بازدارنده و هشدار دهنده هستند. تحریم های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی رو به فزونی ست و ایالات متحده  در حال شناسائی شرکتها و دلالانی ست که وزارت دفاع  و سپاه پاسداران را در دور زدن تحریم ها مساعدت میکنند. بتازگی نام یازده شرکت بازرگانی به لیست شرکتهای خلافکار اضافه شده است. فشارهای بین المللی بطور روز افزونی افزایش می یابند. وزارت دارایی ایالات متحده دارایی موسسات و اتباع ایرانی و خارجی را توقیف و انها را مورد پیگرد قانونی قرار میدهد. بمنظور قطع شریانهای اقتصادی جمهوری اسلامی شرکتهای متعددی در هنگ کنگ – مالزی و سوئیس در استانه تعطیلی کامل قرار گرفته اند. وزارت دارایی امریکا همچنین با استفاده از تکنولوژی جی پی اس تانکرهای نفت کش گوناگونی که با نامهای جعلی به حمل نفت ایران به بازار جهانی مبادرت میورزند را شناسائی و انها را توقیف میکند.
اسرائیل  توافقات محرمانه ای با عربستان سعودی نموده و قادر ست در صورت وقوع جنگ از کریدور هوائی عربستان و فرودگاهی در شمال این کشور استفاده کند. اسرائیل همچنین با جمهوری آذربایجان نیز به توافق رسیده است که در صورت حمله هوائی به تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی جنگنده های اسرائیل بتوانند از فرودگاه های این کشور استفاده کنند. بدینترتیب مشکل سوخت گیری جنگنده های اسرائیلی برطرف شده است. استقرار جت های جنگنده شکاری فوق مدرن امریکا در ابوظبی و حضور دائمی ناوهای هواپیما بر غول پیکر ایالات متحده در ابهای خلیج فارس هر گونه حمله قافلگیرانه را میسر نموده اند. این امکانات به توان نظامی ایالات متحده در  پایگاه " دیه گو گارسیا " در اقیانوس هند افزوده گشته و قدرت مخوفی را نمایان میکند. دولت اسرائیل که حمله نظامی به تاسیسات هسته ای و نظامی جمهوری اسلامی را غیر قابل اجتناب میداند تا بدانجا پیشرفته که حتی امار تلفات نیروهای خود را نیز محاسبه کرده است. تحریم و تهدید و جو نگران کننده کنونی خطر بروز یک جنگ خانمانسوز را افزایش میدهند. بودجه نظامی سال اینده ایالات متحده امریکا با در نظر گرفتن درگیری نظامی که گویا تا نابودی کامل تاسیسات نظامی ایران ادامه می یابد محاسبه شده است. هر چند دموکرات های آمریکائی عواقب چنین جنگی را غیرقابل پیشبینی و به زیان امریکا ارزیابی میکنند و با طرح این بودجه نظامی مخالفت میکنند لیکن در صورت لزوم کاخ سفید با استفاده از حق وتو انرا به کرسی مینشاند.

نا کار امد بودن تحریمها : بهانه ای برای اغاز جنگ {؟}

 از ظواهر امر پیداست که تحریم های اقتصادی اروپا و امریکا  علیه جمهوری اسلامی ایران ناکارامد بنظر میرسند. دوشنبه گذشته شرکتی هندی اعلام داشت که ازین پس بیمه تانکرهای نفت کش ایرانی را بر عهده میگیرد. این مسئله { که با مخالفت هند با وضع تحریمها علیه صدور نفت جمهوری اسلامی مصادف شده است} ضربه سنگینی به تحریم ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران براورد میشود. خانم"  پاتریسیا دی جینارو " استاد علوم سیاسی امریکایی برین باور است که دولت ایالات متحده در صدد است با ارسال شناور های جنگی بیشتر به خلیج فارس  فشار تهدید امیز نظامی را بردولت ایران افزایش دهد. وی همچنین اظهار داشت که این بازی بسیار خطرناکی ست که میتواند با  یک اشتباه  از سوی نیروهای یکی از طرفین به شعله ور شدن جنگ بیانجامد. نامبرده توصیه میکند که بجای اقدامات تحریک امیزنظامی  مناقشه موجود  از راه  مسالمت امیز حل و فصل شود.http://www.shortnews.de/id/971636/Iran-US-Sanktionen-wirkungslos-deshalb-soll-Erstschlag-provoziert-werden