۱۳۹۱ آذر ۱۰, جمعه

هاج و واج، درکشمکش ابرقدرتها: بهای گزاف ملت ایران در ازای ادامه حکومت ولی فقیه



 میهن ما ایران، سرزمینی کهنسال در سلطه یک دیکتاتور ماجراجو است. از انجا که امریکا از برسمیت شناختن حکومت خودکامه او سر باز میزند، همه توان ومنابع طبیعی ایرانیان را به تلافی بی مهری غرب، در اختیار حامیان چینیروسی**خود قرار داده است. ولی فقیه برای حفظ و ادامه حکومت، کشور را درگیر رقابتهای قدرتهای جهانی نموده و اینده ایران را بمخاطره جدی میاندازد.  
 ایا ما که نفع و صلاح میهن خود را در راستای سیاستهای این حکومت قرون وسطائی نمی بینیم، نمیبایستی به خود و ملت ستمدیده پاسخ دهیم، که با چه اهرم و ابزار و چه روشی قصد ازادی از یوغ استبداد و استقرار حاکمیت ملی را داریم؟ 
 ایا ادامه روش تسلیم و توکل، فرصت کشی و شیوه ی  باری بهر جهت مدعیان سیاست، مشارکت منفعل درین خیانت تاریخی به نسل کنونی و ایندگان نیست؟
 چه پاسخ درخوری به بستگان زندانیان سیاسی تحت شکنجه، بیمار و در حال اعتصاب غذا میدهیم؟

* در گزارشی که نسخه اصلی ان اخیر سانسور شده است ( ویدئو با زیرنویس انگلیسی و متن نگاشته شده به المانی) سرلشکر ژانگ ژوهانژوگ،  استاد دانشگاه دفاع ملی چین، میگوید:" چین برای حفاظت از ایران لحظه ای تردید نخواهد کرد، حتی به قیمت جنگ جهانی سوم!"
** مهدی داریوش ناظم رعایا درین مقاله سیاستهای روسیه وچین و  قاطی شدن حکومت ایران در کشمکشهای ابرقدرتها را ترسیم میکند.

۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

اوضاع رقت انگیز سوریه : درسی تلخ و عبرت اموز برای جامعه ایرانیان




 مقاومت وحشیانه رژیم بعثی بشار اسد در برابر مخالفان ان دولت، تاکنون تلفات فراوان و صدمات جبران ناپذیری به ملت کهنسال سوریه تحمیل کرده است. ازان میان میتوان به کشته شدن نزدیک به چهل هزار انسان بی گناه، چندین برابر ان زخمی و مصدوم، ویرانی شهرها و اواره شدن ده ها هزار شهروند و خانوار سوری اشاره کرد. علاوه بر ان ضربات مهلکی به ساختار اقتصادی صنعتی وارد امده و این سرزمین در استانه فروپاشیدگی کامل و خطر تجزیه قرار گرفته است.
با وجود مبارزه خونین ده ها گروه مسلح، که واحدهائی از ارتش سوریه نیز به انها ملحق شده اند، با وجود کمکهای مستقیم سیاسی دیپلوماتیک و مالی تسلیحاتی دولتهای مقتدری چون عربستان سعودی، ترکیه و قطر، با وجود همدلی و حمایت معنوی دول و ملل عرب وغیرعرب خاورمیانه و شمال افریقا و هم با وجود  تبلیغ رسانه های بین المللی علیه دولت مستبد بشار اسد که بطور شبانه روزی جریان دارد، شاهد انیم که وزیر امورخارجه عربستان سعودی با وجود برخورداری از پشتوانه مالی بی همتا و پشتوانه دیپلوماتیک منحصر بفرد، ضمن اعتراض صریح به مداخلات ماجراجویانه حکومت منفور اسلامی در ایران، امده و در یک کشور اروپائی(از لحاظ دیپلوماتیک تقریبا بیطرف!) جامعه جهانی و غرب را به مداخله دعوت و ترغیب میکند.
 اقای سعود بن فیصل در مصاحبه اخیر خود باروزنامه " وینر تسایتونگ " در وین اظهار میدارد که :"غرب ابتدا به مخالفان گفت شماها وحدت ندارید، بنابراین نمی توانیم به شما کمک کنیم. اکنون مخالفان وحدت کرده اند و دیگر بهانه ای برای غرب وجود ندارد به مخالفان کمک نکند. نمیتوان دربارۀ حقوق بشر حرف زد و فقط ناظر بود که حق زندگی از مردم سوریه دریغ می شود."
 با توجه به داده های یادشده و اوضاع رقتبار کنونی ملت سوریه و مبارزه ای که تشابهاتی به مبارزه ملت ایران علیه رژیم خودکامه دارد، ایا پسندیده نیست که از سخنان این مقام اگاه کشورهمسایه نتیجه ای راهبردی که به سود ملت ما باشد استخراج نمائیم و از خود بپرسیم:- چگونه است که ملت سوریه و مبارزان مسلح ان با وجود فداکاریهای  شگفتاور و توانمندیهای یاد شده، هنوز بدون کمکها و مداخله غرب تحولی را در چشمانداز خود نمیبیند؟
 اقای سعود بن فیصل، وزیر امورخارجه کشور عربستان سعودی ضمن اعتراض شدید به مداخلات ماجراجویانه حکومت منفور اسلامی، که برخلاف دعاوی دروغین عربی و اسلامی بودن خود، عربیت و اسلامیت ساختگیش، نتنها از سوی ما ایرانیان بلکه از سوی اعراب و مسلمانان جهان نیز برسمیت شناخته نمیشود، به جامعه جهانی و غرب بخاطر بیتفاوتی و خودداری از مداخله اعتراض میکند.
پرسش اینست که چگونه بخشی از مدعیان اصلاحطلبی در ایران، که فاقد کمترین عرصه مانور سیاسی هستند، با وعده های دروغین، بر ذهن بخشی از هموطنان پنجه افکنده و مانع همگامی وهمبستگی انها با نیروهای سکولار دموکرات انحلال طلب میشوند؟- چگونه بخشی از اپوزیسیون ایرانی و کسانی که خود را در صفوف اپوزیسیون جازده اند و نافشان به حکومت دروغین بسته است دعاوی عوامفریبانه کرده و میخواهند با دست خالی تغییر و تحول قدرت در ایران اشغالی را صورت تحقق بخشند؟ پاسخ جامعه جهانی به مبارزان سوریه پیامی برای ما ایرانیان نیز هست: عدم همبستگی و چند دستگی نیروهای مخالف حکومت مانع از حمایت تعیین کننده جامعه جهانی به مردم ایران میشود و جهان غرب به ما نیز خواهد گفت : شماها وحدت ندارید، بنابراین نمی توانیم به شما کمک کنیم!  نگارنده برین باورست که جامعه ایرانیان ضمن تلاش بیوقفه در راه همبستگی نیروها، به یک بازنگری جدی و شفاف درتوجیه بافت کنونی جامعه و صفارائی نیروهای خود وهمچنین شناخت مناسبات سیاسی پیرامون کشورو نقش موثر جامعه بین المللی در روند مبارزاتی علیه رژیم لگام گسیخته نیاز مبرمی دارد. عدم رهیابی به راههای عملی وغفلت درین امور احتمالا منطقه را به گلوله ای از اتش بدل خواهد کرد!

۱۳۹۱ آبان ۱۹, جمعه

پیام یک دوست : " سزای گرانفروش نخریدن است "


یک روز صبح در کشور آلمان
یک روز صبح در کشور آلمان مردمی که برای خرید شیر آمده بودند ، در کمال تعجب دیدند شیری که تا دیروز 1 یورو فروخته میشد ، امروز 1.5 یورو عرضه میشود . هیچ کس سرو صداو اغتشاشی نکرد اما ، هیچ کس هم شیر نخرید.
بطری های شیر به کارخانه مرجوع شد و همان شب آنگلا مرکل از تلویزیون رسمی آلمان بصورت زنده از مردمان کشورش بابت  این گرانی عذر خواهی کرد و از فردا شیر دوباره به قیمت 1 یورو توزیع شد ...!!!!
یک روز صبح در کشور ايران
یک روز صبح در کشور ايران مردمی که برای خرید شیر آمده بودند ، در کمال تعجب دیدند شیری که تا دیروز 350 تومان  فروخته میشد ، امروز 750 تومان عرضه میشود . همه کس سرو صداو اغتشاشی كردند اما ، همه هم شیر خریدند و حتي از نياز روزانه نيز بيشتر خريدند !!!
پاكت های شیر به کارخانه مرجوع نشد و همه به فروش رسيد حتي در بازار ناياب نيز شد و فرداي همان روز مجددا قيمت شير افزايش پيدا كرد و به 1350 تومان رسيد و همچنان مردم خريدند و كسي هم عذرخواهي نكرد و شير نيز توزيع شد .....!!!!!!! 
  
عرضِ دیگه ای نیست !!
پیام دوست : شماره یک 
 توضیحی کوتاه : 
عبارت " یک روز صبح در کشور آلمان" شرطیست. گزارش و شرح ماوقع نیست. " یک روز صبح در کشور المان مردمی برای خرید امده بودند" جمله شرطی ست. کسی که دنبال این روز و ساعت گشته به جستجوی این روز مجهول رفته است. امر بر ایشان مشتبه شده که این مطلب یک گزارش خبریست. متوجه شرطی بودن ان نشده است. زیرا به خواندن " اما" و " اگر" در جمله عادت کرده است.
جملات شرطی محتمل یا شرطی نوع اول رویدادهایی را نقل میکنند که در صورت فراهم بودن شرایط حتما اتفاق می افتند!

 

۱۳۹۱ آبان ۱۸, پنجشنبه

گوشه ای از پیامد های سیاست مداخله جویانه دولت ترکیه در امور سوریه

 فضای رسانه ای ترکیه انباشته از گزارشات و تفاسیری است که از پیامدهای  زیانبار سیاسی- اقتصادی و امنیتی ناشی از دخالت دولت رجب طیب اردوغان در سوریه حکایت دارند. میزان صادرات به سوریه که در ماه مارچ گذشته بر یک و چهاردهم میلیارد دلار بالغ میشد به رقمی حدود سیصد میلیون دلار کاهش یافته و منجر به تعطیلی هزاران مرکز بازرگانی و صنعتی در نواحی مرزی دو کشور همسایه  شده است. ترمینال ترانزیت  کالاهای ترکی به کشورهای عربی از طریق سوریه بطور کامل به حالت تعلیق در امده است. از جانب دیگر افزایش هزینه صدور کالاهای صادراتی ترکیه از طریق هوا و دریا  سبب بالارفتن قیمتها - رکود قابلیتهای رقابتی صادرکنندگان ترکیه و کاهش تقاضا گشته است. خسارات وارده اثری منفی بر اقتصاد بخشهائی از جامعه گذاشته که جبران ان نامحتمل بنظر میرسد. تاکنون اقدام سازنده ای جهت یافتن راه حلی برای جایگزینی انها انجام نگرفته است. تشدید وخامت اوضاع در اثر شایعه حمله نظامی به سوریه  نگرانی موسسات مالی  از زیانهای وارده احتمالی به صنعت جهانگردی ترکیه را افزایش داده است. زیرا بیم ان میرود که در صورت اصطکاک نظامی هر دو طرف اقدام به استفاده از موشکهای دوربرد نمایند. علاوه برین- نطقهای تحریک کننده اردوغان و وزیر امورخارجه وی که ظاهرا هدف تهییج افکار عمومی مردم سوریه را داشتند- موجب تشدید نگرانی مردم ترکیه شده و واکنش اعتراضی انها را در پی داشته است. نطقهای رهبران ترکیه عرق ملی مردم سوریه را تحریک کرده و بالعکس زمینه مخالفت مردم ترکیه با سیاستهای دولت خود را فراهم اورده است. رهبران احزاب سیاسی از جمله حزب حاکم عدالت نسبت به پیامدهای سیاست کنونی و تشنجات احتمالی در جامعه هشدار داده اند.
جامعه ای که بیست درصد ان پیروان مذهب علوی هستند. اعتراضات گروهها و سازمانهای سیاسی و مدنی همچنین فشارهای مطبوعاتی تاکنون موجب عقب نشینی دولت از مواضع گذشته شده است. بطوریکه به جابجائی اردوگاه پناهندگان سوری در خاک ترکیه انجامیده و دولت ترکیه از گروههای مسلح سوری خواسته است خاک ان کشور را ترک کنند. این اقدام در حالی صورت گرفته که رهبران اخوان المسلمین و گروههای مسلح سوری که هنوز در استانبول مستقر هستند- نارضایتی خود از سردی روابط با مقامات ترکیه را در قالب اعتراض به رسانه های خبری جهان انعکاس داده اند. مسئله کردستان حادترین بخش این معضل برای دولت اردوغان است. در امتداد ششصد کیلومتر از  مرز هشتصد کیلومتری  مشترک ترکیه و سوریه روستاهها و شهرهای پر جمعیت کردنشین قرار دارند. این بدان معناست که واحدهای نیروهای مسلح کرد در خاک سوریه مقابل نیروهای ارتش ترکیه صفارائی کرده اند. در انسوی مرز نیروهای پ ک ک  نیز تلفاتی به ارتش ترکیه تحمیل کرده است. بهمین دلیل دولت ترکیه مجبور به یافتن راهی برای مذاکره با پ ک ک شده است. از سوی دیگر تلاشهای انجام شده در جذب نیروهای مسلح کرد و الحاق انها به ارتش مخالفان دولت سوریه ناکام مانده اند. شرایط کنونی اردوغان یاداور ضرب المثلی عربیست که میگوید " کسی که سم را اماده کرده اولین کسیست که انرا میل میکند." بدینترتیب اردوغان با مشارکت در توطئه علیه سوریه با معضلی داخلی دست در گریبان شده است.


 نوشته
Pierre Khalaf

۱۳۹۱ آبان ۱۴, یکشنبه

ما و امریکا

هرجا سخن از دموکراسی- ازادی و امکانات برابر جهت شکوفائی استعدادها و پیشرفتهای علمی و اقتصادی برای همه است- نام ایالات متحده امریکا اغاز به درخشیدن میکند. نظام اداری منضبط - قوانین منحصر بفرد ضد اختلاس- کمک به گسترش دموکراسی در سطح جهان - نبرد بی امان با نظامهای توتالیتر- مقابله با فاشیسم و نژادپرستی و پاسداری از امنیت راه های بازرگانی ازاد در سراسر گیتی از مختصات این کشورند. اینهمه لیکن یک روی سکه و در حقیقت سوی افتابی امریکا را نمایان میکنند. تمدن جدید امریکا همانند بسیاری از تمدنهای بزرگ نیمه تاریکی نیز دارد که از بدو کشف ان قاره تا کنون فجایعی ببار اورده است. از ان میان میتوان به نسل کشی قبایل سرخپوست- مناسبات برده داری- جنگهای خونین داخلی- بمباران ناکازاکی و هیروشیما- جنگ ویتنام- اعمال تبعیض نژادی علیه شهروندان خود- حمایت از حکومتهای ضدمردمی در کشورهای جهان سوم- مداخلات سیاسی و نظامی در کشورهای امریکای لاتین اشاره نمود. شوربختانه جامعه بشری فاصله زیادی با بربریت و توحش نداشته و مستعد سقوط درین ورطه هراسناک است. درست بهمین دلیل کشورهای مدرن صنعتی جهان- که ازادی خویش از دست فاشیسم را مرهون ملت امریکا هستند- ایالات متحده را ناجی و معلم بزرگ خویش میدانند. انها که زندگی در صلح- ازادی و نظامهای قانونمند- همچنین رشد اقتصادی و صنعتی و استقرار دموکراسی در جوامع خود را مدیون ایالات متحده امریکا هستند- حفاظت از دستاوردهای این پیشرفت را در بقای اقتدار ایالات متحده میدانند! براستی کشورهای عضو اتحادیه اروپا حداقل تا چند دهه اتی بدون ایالات متحده امریکا قادر به حفظ امنیت و ثبات خود نخواهند بود. ما ایرانیان با احیای فرهنگ ملی خویش نیازی به تقلید فرهنگ بیگانگان نداریم. فرهنگ وارداتی مشکلاتی به مشکلات ما اضافه خواهد نمود. سابقه فرهنگی ما تا چند دهه پیش پیوسته مورد احترام امریکائی ها و اروپائیها بود. انچه در بعد سیاسی بر ما واجب است یافتن راه تعامل شرافتمندانه ای با این کشور بزرگ است که متعاقب جنگ دوم جهانی و دخالت پیروزمندانه در شکست فاشیزم عملا مسئولیت حفظ امنیت شمال افریقا و خاورمیانه را برعهده گرفته است. این ابر قدرت از سوی جهانیان برسمیت شناخته میشود. کشورهائی که بطور شفاف با ان تعامل میکنند سود میبرند. درین سی سال که حکام خودکامه رژیم قرون وسطائی بمنظور حفظ سیادت خود منافع ومصالح ملی ما را در قماری با نتیجه پیشاپیش معلوم- به بازی گرفته اند شاهد هستیم که دو کشور برزیل و ترکیه که زمانی نچندان دور قادر به پرداخت بهره وامهای خود نبودند به بیست کشور بزرگ صنعتی جهان پیوسته اند! و ایران ما که تاپیش از ظهور ایات الهی در سیاستهای بانک جهانی پول حق مداخله داشت و در بسیاری از کنسرنهای چند ملیتی شراکت داشت - امروزه به این روز سیاه افتاده و یکعده ماجراجو هنوز ملت پاکباخته را از غارت اموالی که در دست خود این ناپاکان است میهراسانند!

۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه

چه باید گفت؟


- بر خلاف تصورات القائی در ادبیات کلاسیک سیاسی ما - اعتدال بمفهوم " وادادن" یا پشتکردن به ارمان سیاسی نیست. بلکه نشان رشد خرد واقعگراست. فرهنگ سیاسی در جامعه استبدادزده ایران با تمامیت طلبی یا رادیکالیسم عجین شده است. بدین معنی که ما هرگز در پی یافتن راه حل های مشترک با دیگران نبوده بلکه تلاشمان متمرکز بر بکرسی نشاندن دولت تعریفشده با مضامین خودمان است. یا همه چیز یا هیچ چیز. درینجاست که شاهدیم سوسیالیستهای ما در پی استقرار یک حکومت سوسیالیستی - استالینیستهای ما در پی استقرار حکومتی استالینیستی - اسلامگرایان ما در پی حکومت تمامیتطلب دینی - شوونیستهای ما در پی استقرار یک حکومت شوونیستی و انارشیستهای ما در صدد مبارزه با هر نوع حکومت و سیستم سیاسی هستند. هیچیک بدنبال راه حل و مشارکت با سایرین نیست و هر دگراندیشی را بتنهائی و همه دگراندیشان را به یکجا دشمن استراتژیک خود تعریف میکند. هر گونه انعطاف از موازین ایدئولژیک بلافاصله خیانت به ارمان محسوب و اندیشه مصالحه جو یا پراگماتیک یا هرچه میخواهیم نام نهیم - سرکوب شده و میشود. حاصل چیست؟ - همین اوضاع موجود و احتمالا تشدید نابسامانی در اینده!
 سازمانهای سیاسی سنتی هیچ از گذشته نیاموخته و راه باطل میروند! هنوز همان منیت های قدیم! هنوز همان کلنجار رفتن با دگر اندیشان. هنوز همان تکرویهای خانمانسوز! رمز پیروزی ما بر استبداد حاکم همبستگی ملی و مشارکت در تشکیل کانونی سیاسی است که اکثریت قریب به اتفاق گرایشات سیاسی ایرانی را پوشش دهد. سپس انها عقل خود را روی هم ریخته و راه حل مشترکی برای مبارزه همسو با استبداد حاکم یافته و همصدا به هم میهنان اعلام کنند. از انها دعوت عام کنند که به یاری یکدیگر بشتابند. صدای ملت مظلوم خود در جوامع بین المللی شوند. ملل جهان را به حمایت از ملت ستمدیده ایران و وارد کردن فشار به دولتهای جهان در برسمیت شناختن حقوق حقه این ملت باستانی فراخوانند. امکان مشارکت فعال همه ایرانیان در مبارزه برای تعیین سرنوشت اجتماعی خویش را فراهم کنند. به جوانان فهیم که کم نیستند میدان و فرصت رشد و رهبری دهند....